
اخراجی ها
نپرس چرااخراج شدی..بپرس کی اخراجت کرد..؟!
آهای روزگار ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﯽ … عادت کرده ام اگر واقعا عشق را یافتی، مانند مجنون كه ليلا را دوست دارد مانند ماهي كه دريا را دوست دارد مانند شاعري كه شعرش را دوست دارد مانند بلبلي كه صدايش را دوست دارد به خدا قسم كه من هم تو را دوست دارم بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم ! انگشتانت را به من قرض بده! من از اعدام نمیترسم!
برایم مشخص کن این بار کدام سازت را کوک کرده ای تا برایم بزنی !
می خواهم رقصم را با سازت هماهنگ کنم …
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺁﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﮕﺬﺭﻩ !
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت …
به آن پرواز بده و رهایش کن.
اگر خودش ماندن را انتخاب کرد،
به این معناست که عشق واقعی تو همان است.
برای شمردن لحظه های نبودنت کم آورده ام…
نه از “چوبش” نه از “دارش”
من از پایان بی دیدار میترسـم
Design By : Mihantheme |
